جملات قصار

نقاد ، با بی ادبی ، زحمات و دستاوردهای خویش را ، بر باد می دهد. حکیم ارد بزرگ


ستایش ، هنگام نو رُستن و رویش را . حکیم ارد بزرگ


آغاز هر روز ، نو شدنی دوباره است ، و زمانی برای پویایی بیشتر .  حکیم ارد بزرگ


هر آن ، می تواند آغازی دوباره در زندگی ما باشد ، پس هیچگاه ، پایانی پیش روی ما نیست .  حکیم ارد بزرگ


مردم ، همواره گوش به ندای بخشندگان دارند .  حکیم ارد بزرگ 

مهر و مهربانی ، درخشش باورهای پاک درون آدمیان است . حکیم ارد بزرگ



ما ندرتاً درباره آنچه که داریم فکر می کنیم ، درحالیکه پیوسته در اندیشه چیزهایی هستیم که نداریم . شوپنهاور

 

خدا به زمان احتیاج ندارد و هرگز دیر نمی کند . اسکاول شین



هیچ دری به روی مهربانان ، بسته نخواهد بود . حکیم ارد بزرگ



اگر شاه به تو مهربان باشد دلیر و گستاخ مشو ، از آنکه طبع شاه چون آتش است و دل شیر از آن می هراسد . بزرگمهر حکیم

 

آرزومند آن مباش که چیزی غیر از آنچه هستی باشی، بکوش که کمال آنچه هستی باشی . دی سلز



 مهربانان به یاد ما هستند ، حتی زمانی که ما خود را فراموش ساخته ایم  . حکیم ارد بزرگ

نمی خواهم اسم پدر بزرگ شوهرم بر روی فرزندمان باشد

نمی خواهم اسم پدر بزرگ شوهرم بر روی فرزندمان باشد

مینا :

همسرم اصرار داره اسم پدربزرگش رو بر روی فرزندمان بزاره با این که اسم پدر بزرگش اصلا قشنگ نیست و حتی فکر کردن بهش هم تنم را می لرزونه . میگه این رسم ماست که اسم اجدادمون رو بزاریم روی فرزندانمان . حکیم بزرگ آیا این رسم درسته ؟ و نظر شما چیه ؟

پاسخ حکیم ارد بزرگ :

از گردش زمانه آموختم که نباید نام مردگان خویش را بر زندگان بگذاریم . کتاب سرخ – فرگرد فرگرد بستگان – سخن ۱۲

رسم اشتباهی است ، نام فرزند باید زیبا ، امروزی و خواستنی باشد .

منبع مطلب بالا آدرس زیر است :

http://www.hakimorodbozorg.com/?p=763&cpage=3#comments

برچسب‌ها: حکیم ارد بزرگ, نحوه انتخاب اسم فرزند, پرسش و پاسخ با حکیم ارد بزرگ, نام فرزندمان چگونه باشد, hakim orod bozorg

رابطه ی زیاد خوب و نزدیکی با خانوادم ندارم

رابطه ی زیاد خوب و نزدیکی با خانوادم ندارم

آنیتا :

سلام امیدوارم حالتان خوب باشد…
رابطه ی زیاد خوب و نزدیکی با خانوادم ندارم و آنها هم قصد نزدیکی به من را ندارند و بارها خودشان گفته اند که ترجیح میدهند من در خودم باشم تا به آنها نزدیک شوم وقتی از پدر مادرم وظایف والدین را میخواهم بگند جواب یکی است:تامین نیازهای فرزند از لحاظ مالی و درسی.همین اما هیچ وقت جواب رفع نیاز روحی نبوده.هرچند از نظر مالی هم زیاد تامین نمیشویم اما دوست دارم همه ی دنیام را بدم تا ذره ای خانوادم به من فکر و توجه کنند.حتی با دوستانم هم به خاطر ظاهری که خانوادم از من ساخته اند نمیتوانم رابطه ی خوبی داشته باشم و زمانیکه میخواهم همرنگ آنها شوم هم به شدت توسط خانوادم سرکوب شده ام.در جمع های دوستانه احساس میکنم اگر گوشه گیرتر باشم بهتره در حالی که عذاب میکشم و جرات ندارم خودم را نشان دهم.مدتی است تصمیم گرفتم کمی رفتارم با محیط را عوض کنم ولی خانواده ام احساس میکنند ممکن است قدمهام را کج بردارم ولی اینطور نیست فقط سعی میکنم از آن قالب پسرانه خارج شوم و کمی مثل خودم یه دختر نوجوان رفتار کنم نه یه پسر نوجوان…با این که خانواده آنچنان مذهبی ندارم بازم مشکلاتی هست امیدوارم منو راهنمایی کنید…
ممنون از زحمات شما…

پاسخ حکیم ارد بزرگ :

دلنگرانی های خانواده را پایانی نیست …
اما شما می توانید به آرامی با نشان دادن توانایی های خود آنها را همراه و یاور خویش سازید . در خود کاوش کنید ببینید به چه چیزهایی علاقمندید در مورد آن پژوهش کنید و به همه نشان دهید که چه توانمندی هایی در درون شما لانه دارد . براستی بسیاری از بزرگان تاریخ در آغاز انکار شده اند آنها با بردباری و کوشش ستاره فروزان دوران خود گشته اند . پس به همه نشان بدهید آنیتا فراتر از انتظار آنهاست .

منبع مطلب بالا آدرس زیر است :

http://www.hakimorodbozorg.com/?p=763&cpage=3#comments

برچسب‌ها: حکیم ارد بزرگ, کتاب سرخ, چرا خانواده ام مرا باور ندارند, چگونه به خانواده ام نزدیک شوم, از پدر و مادرم خیلی دورم